Join Now for Free!
50
Male
Never Married
North Van, BC
Are you interested?
In their own words

خوبی هام اینجا جا نشد تو قسمت توصیف یک عصر دل انگیز نوشتم

داستان ما برای جستجوی همسر از هجرت پیامبرازمکه به مدینه کلیک خورد، رسید به آتش نمرود وسپاه ابرهه و رفت تا توفان نوح و قرارداد ترکمانچای ولیاخوف روسی، نخست وزیری هویدا رو هم رد کرد ورسید به فیلم همسفر گوگوش و بهروز وثوقی والی ماشاالله رسید به الان. تنها اتفاقی که توی جستجوی همسرنیوفتاده بود جنگ بود که اونم اتفاق افتاد! قدیما یه سبزی پاک کردن ساده که چارتا خانم جلسه ای با چادرنماز گلگلی توکوچه می نشستن حداقل دوتا دختر شوهرمیداد و سه تا پسرم زن. اما الان؛ واویلا! به هر طرف نگاه میکنی تنهایی موج میزنه؛ حالااینهمه تنهایی از کجا میاد؟ لکن از هرجایی که میاد ازآسمون نمیاد؛ ازخودشیفتگی خانما که طرف بعد ازسی سال زندگی مامان بزرگ هم شده تازه یادش افتاده دنبال دریماش نرفته جداشده که بره مشعل المپیک حمل کنه! نود درصد شونم که ازدم افتادن توی اینستا شدن مربی سالسا و زامبا وبابا کرم، نه اونا دیگه زن های ونوسی ان تا آقایونی که طرف سن جنتی نمیرالمومنین با زن و بچه مدام چشش تو پرو پاچه ی زن ودختر مردم، نه اونا دیگه مردان مریخی. ازونطرفم ماشین تخریب شبکه های مجازی که نه اخلاق واسه ملت گذاشته، نه حوصله. واما خودمون؛ ببینید، اینکه من لواشک دوست دارم، چاغاله بادوم دوست ندارم، اهل ورزشم، اهل گردشم،خوبم نایسم روهر بچه ی پنج ساله ای هم میتونه بگه بنابراین باید دید منه مدعی بزرگسالی و پختگی برای یه رابطه چه خصوصیاتی قراره بیارم توی یه رابطه که خاصه، کاملا مرتبط و تاثیر گذارو ماندنیه توی یه رابطه ی طولانی وبلا بدورمادام العمر؟ یه دو کلوم اینجا بنویسم که ملت بدونن سیم پیچی مغزم چگونه است واستدلالم چه مدلیه. اینکه هفت قلم آرایش کنم عکس بزارم والا من یکی که خام نمی شم. سرجدتون این روزعزیزالکی لایک نزنید

Appearance
Hair
Black
Eyes
Brown
Physique
Stocky
Height
5' 10"   (178 cm)
Family Roots
Iranian
Race
Other
My Lifestyle
Smoking
Non-Smoker
Drinking
Socially
Has Kids
No
Wants Kids
I'll tell you later
Religion
Other
Education
Master's Degree
Occupation
I'll tell you later
Income
I'll tell you later
Politics
Does Not Matter
What languages do you speak?
Farsi / Persian, English, Other
Favorite Music
Folk
Favorites
Favorite Actors
Gene Hackman, Dustin Hoffman, Robert De Niro, Jim Carrey, Michael Douglas, Marlon Brando, Alain Delon, Al Pacino, Gregory Peck, Clint Eastwood
Favorite Actresses
Meryl Streep, Sophia Loren, Demi Moore
Favorite Artists
رامبراند
Favorite Athletes
Bruce Lee, Jean-Claude Van Damme, Ronaldinho, Ronaldo Luís Nazário de Lim
Favorite Clothing Stores
Ross
Favorite Horror Movies
Exorcist
Favorite Sports Teams
Brazil
Favorite Sports
Martial Arts
Favorite Foods
فسنجان، قلیه ماهی، قلیه میگو، انواع کباب
Favorite Styles Of Music
Kurdish and Persian uplifting dance
Interests
Animals
حیوانات فرشته های روی زمین هستن به باور اینجانب ولی با نگهداری حیوان داخل خونه مخصوصا سگ و گربه موافق نیستم؛ اینو عرض کردم که تعداد افرادی که پیشنهاد ازدواج میدن یه ذره کم بشه یه نفس راحتی بکشم
Personality
Adventurousness Average
Trustingness Somewhat Gullible
Confidence Somewhat Confident
Independence Very Independent
Romance Very Romantic
Sociability Average
Insights
Describe the perfect evening.
قرار بود از خصوصیات خودم اینجا بنویسم: یک: همسر سابقم یک ماه از ازدواج نگذشته بود که برگشت به من گفت برو دوست دختر بگیر! از درون شکستم ولی به خاطر معلولیتش اون لحظه چیزی بهش نگفتم. چند ماه بعد فرصتی پیدا کردم بهش گفتم یادته یه روز به من گفتی برو دوست دختر بگیر" گفت آره. پرسیدم میشه بپرسم چرا همچین چیزی به من گفتی؟ گفت: میخوام لذت ببری. بهش گفتم: آهاااا؛ یعنی تو نگران لذت منی؟ گفت آره. گفتم آخه عزیزم، تو که ماشالا زبونت هفت متره چرا مستقیم از خودم نپرسیدی شوهر گرامی، لذت های تو چه چیزاییه. گفتم دوست داری بگم لذت های من چیه؟ گفت آره؛ گفتم وقتی میریم خرید و تو اصرار میکنی من برم واسه خودم بچرخم که پا به پای تو خسته نشم بعد بیام، گفت خب؟ گفتم میخوای بدونی من وقتی میرم کجا میرم؟ گفت آره؛ گفتم من میرم از پشت و بالای قفسه ها و ردیف ها کاکل موهای فرفری تو رو عین جی پی اس دنبال میکنم چون دلخوشی من تویی، دلم میخواد بدونم کجایی چشمم تو رو دنبال میکنه. آخر این قسمت بهش گفتم: یعنی تو خجالت نمی کشی همچین حرفی به من میزنی که برم دوست دختر بگیرم؟ جوابی نداشت ولی بعد از اینکه یه روز خواهر گرامیش داشت علت اصرار و عجله خودش رو به مهاجرت از ایران توضیح میداد و گقت که چون اون هم با یه آقایی رابطه داره و نمیخواد شوهرش بفهمه میخواد مهاجرت کنه که شوهرش نفهمه اونجا بود که ضربه اول به مغزم خورد ولی جدی نگرفتم اما دست آخر که همسر گرامی خودم بلند شد رفت توی روز روشن خونه ی دوست پسرش باهاش هم خونه شد تازه فهمیدم چرا به من می گفت برو دوست دختر بگیر چون میخواسته راه رو برای خیانت خودش باز کنه، در واقع خانواده ای که توش خیانت خیلی عادی بوده و من از همه جا بی خبر! دو: یه روز که رفته بودیم ویزیت دکتر ارتوپدش، یه لحظه که خودش حواسش نبود درگوشی به دکترش گفتم: خانم دکتر میشه یه خواهشی بکنم ازتون؟ گفت بفرما؟ گفتم میشه بدون اینکه خانمم بفهمه بدن منو تست کنید اگه امکان پیوند هست و من فلج میشم ولی خانمم حتی یک درصد بهتر میشه بدید امضا کنم منو بخوابونید از بدن من بردارید پیوند کنید به بدنش. من بچه ی سنندج قلب کردستان هستم و در قلب خانواده ای بزرگ شدم که عشق رو اینجوری برام تعریف کرده، خواستم بدونید. بسیار ممنون می شم اگه فکر می کنید داستان سرایی کردم یا در باورهاتون نمی نجه یا احیانا با زبان فارسی و تشخیص نوع نوشته و اینکه کجاش واقعیه کجاش ظنزه مشکل دارید لایک نزنید یا اگه خودم هم پیام دادم ممنون دوعالم میشم ازتون که به جای خالی کردن خشم و توهین و بد دهنی بلاک کنید
Join Now for Free!